جیک چمبرز نوجوانی یازده ساله ماجراجو در حین جستجو هایش سرنخی را از یکی دیگر از ابعاد جهان به نام میدورد کشف می کند پس از کشف این راز او وارد سفری به این بُعد می شود جایی که با شوالیه تنهای مرزنشینی به نام رولاند دسچین برخورد می کند شوالیه در پی رسیدن به برج تاریک است جایی که در آخر دنیا واقع شده است . . .
داستان مردی به نام سی که پس از کشته شدن در سانحه رانندگی روحش به خانه اش باز می گردد و در شکل یک شبح نظاره گر همسرش ام می شود که سعی می کند به زندگی عادی اش برگردد او سعی دارد مجددا با همسرش ارتباط بگیرد اما . . .
کلیر شنون بعد از 12 سال به این مسئله پی می برد که مادرش به قتل رسیده است و او همواره به خاطر جنون و رفتارهای پدرش جاناتان در مدرسه مسخره و نادیده گرفته می شود اما زمانی که پدرش یک روز با یک جعبه ی موسیقی قدیمی که قول بر آورده کردن 7 آرزوی صاحب خود را داده است به خانه می آید تغییرات زیادی در زندگی کلیر آغاز می شود اگر چه او در ابتدا به توانایی های جعبه شک دارد اما قدرت های تاریک و مخوف آن باعث می شود تا او علاقه مند به استفاده از این فرصت برای بهبود زندگی خود باشد اما . . .
داستان زنی به نام دایانا را روایت میکند که شاهزاده آمازون می باشد و در یک پناهگاه سری برای تبدیل شدن به یک جنگجوی شکست ناپذیر آموزش دیده است دایانا که از مهارت های رزمی بسیار بالایی برخوردار است پس از آنکه یک خلبان آمریکایی به نام استیو ترور به جزیره می آید دایانا را از وقوع یک جنگ جهانی مطلع می کند و از او طلب کمک می کند دایانا نیز به شهر می آید تا بتواند با دشمنان بشریت مبارزه کند و سپس لقب زن شگفت انگیز را به خود می دهد . . .
کاپیتان سالازار به همراه یگان دریایی قدرتمندش به دنبال جک اسپارو دریاها را طی می کنند تا بتواند پس از دستگیری جک او را به سزای اعمالش برسانند ولی جک به دنبال تیر سه شاخه خدای دریا است که طبق افسانه ها صاحب این تیر می تواند ارواح طلسم شده را تحت فرمان خود قرار دهد و حاکم واقعی آب ها می شود . . .
فیلم داستن گلوریا را روایت می کند که پس از اتفاقاتی سعی می کند زندگی اش در نیویورک را رها کند و به زادگاهش بازگردد اما بعد از اینکه خبرها گزارش می دهند یک موجود غول پیکر در حال نابود کردن شهر سئول است گلوریا به تدریج متوجه می شود که به طریقی و به طور عجیبی به این هیولا متصل است به دنبال اینکه وقایع از کنترل خارج می شوند گلوریا باید مشخص کند چرا وجود ناچیز و بی ارزش او باید به وسیله ی یک هیولا بر دنیا تاثیر بگذارد . . .
یک زن جادوگر یک شاهزاده جوان را نفرین و او را تبدیل به یک دیو زشت می کند و به وی یک آینه جادویی که او را از حوادث مطلع می کند و یک گل رز می دهد که تا بیست و یکمین سال تولدش شکوفه می دهد حال او باید . . .
