رهبر بدنام بزرگترین باند قاچاق مواد مخدر از دادگاه فرار می کند و با گروهی از افرادش راهی مرز مکزیک می شود جایی که تنها چیزی که در برابر مسیر او قرار دارد یک کلانتر میان سال و افراد بی تجربه ی او هستد . . .
برده ای با کمک مربی خود آموزش می بیند تا همسرش را که بعنوان بَرده پیش مزرعه داری در می سی سی پی آمریکا کار می کند را نجات دهد اما . . .
برنده 2 جایزه اسکار و 2 جایزه گلدن گلوب
یک نوجوان کله شق از یک مارشال سرسخت آمریکایی طلب کمک می‌کند تا قاتل پدرش را پیدا کنند .
گله داری به نام دن ایوانز قبول می کند یک یاغی مشهور به نام بن وید که دستگیر شده را به قطار ساعت ۳:۱۰ به زندان یوما برساند اما هم دستان یاغی برای آزادی رئیسشان دست به کار می شوند و در این بین تعقیب و گریزی بین گله دار و افراد بن وید صورت می گیرد .
فرانک ت. هاپکینز افسر سواره نظام آمریکا در ملاقاتی در نیویورک با عزیز آشنا می شود که یکی از دستیاران شیخ ریاض عربی ثروتمند است شیخ صحبت قابلیت های هاپکینز را شنیده و مایل است که او در اقیانوس آتش مسابقه ی اسب دوانی سالانه ای که شرکت کنندگانش مسافتی سه هزار مایلی را از عربستان تا عراق می پیمایند شرکت کند اما . . .
چون وانگ عضو سابق گارد سلطنتی چين و کلانتر فعلی کارسن سيتی باخبر می شود که پدرش به دست راهزنان به قتل رسيده و قاتل ها به لندن گريخته اند حالا وانگ هم راه سارق قطار و هم کار سابقش روی اوبانن به لندن می روند تا جنايتکاران را به دام بيندازند خيلی زود اين دو با خواهر وانگ ، لين ملاقات می کنند که مهارتش در ورزش های رزمی دست کم از برادرش ندارد . . .
در شهرکی که در آن مرد پولدار و صاحب نفوذی به نام هرود همه کاره است هر سال یک مسابقه ی عجیب هفت تیرکشی برگزار می شود.دختری به نام الن معروف به بانو نیز در این مسابقه شرکت می کند اما در اصل الن برای گرفتن انتقام مرگ پدرش که مارشال ایالتی بوده از هرود در این مسابقه شرکت می کند . . .
یک کابوی به نام ویلیام نزدیک به ده سال است که از آدم کشی دست برداشته و در کلبه ای کوچک به همراه بچه های خود زندگی می کند او که به شدت پیر و ضعیف شده و در تامین مخارج خانواده اش نیز به مشکل برخورده مطلع می شود که برای کشتن دو کابوی جایزه ی 1000 دلاری تعیین شده است .
