داستان مردی به نام کمال و خانواده اش که پس از معامله با مافیای فروش کودکان یتیم به عمارت عمویش نقل مکان می کنند عمارتی که اتفاقاتی ماورایی و ترسناک برای تک تک افراد خانواده رخ می دهد .
یک آشنایی تصادفی در فرودگاه موجب می شود یک زن و مرد متاهل شبی به یاد ماندنی را در نیویورک سپری کنند .
رجب ایودیک و نورالله تصمیم می گیرند به خانه روستایی که از مادربزرگش به ارث رسیده است بروند رجب که از زندگی روستایی لذت می برد از وجود پروژه ای مطلع می شود که به روستا و جنگل های اطراف آن آسیب خواهد زد او دست به دست با اهالی روستا برای ابطال این پروژه مبارزه می کند .
ششمین قسمت از سری فیلم های کمدی رجب است که در این قسمت رجب خودش را در کنیا پیدا می کند و ماجراجویی های خنده دار خودش را آغاز می کند .
این فیلم داستان یک پدر بیمار روانی را به تصویر می کشد که به اشتباه متهم به قتل می شود او یک دختر شش ساله دارد .
یک روح شیطانی دختری را در خانه اش آزار می دهد داخل خانه اتفاقات ناگواری برای او و اعضای خانواده اش رخ می دهد یکی از شخصیت های قدیمی بازگشته و سعی می کند این خانواده را از سرنوشت شومی که در انتظارشان است نجات دهد .
هیل با ظاهر و رفتار عجیب خود توی چشم می زند او به همراه مادر ، خاله و مادر بزرگ افسرده ی خود در خانه ای تاریخی در نِوسیر زندگی می کند .
مردی جوان به نام سینان که به ادبیات علاقه دارد و می خواهد نویسنده شود او که به سختی پولی برای انتشار کتابش فراهم کرده است در دهکدهی زادگاهش با قرض های پدرش مواجه می شود .
ارتش ترکیه به مدت هفت سال است که در یک منطقه خطرناک بدون کمک هیچ کشوری درحال جنگ با تروریست ها است و سعی در نابود کردن آنها دارد در این بین فرمانده آلپر با تیمی متشکل از نیرو های ویژه به آن منطقه اعزام می شوند در آنجا متوجه تله بزرگی علیه ارتش میشن و مجبور میشن با همان تعداد کم به مقابله با دشمن بپردازن در اصل مهم ترین امتحان اونا وجدانشونه که در این منطقه بتونن انسانیت خودشون رو حفظ کنن .
