aRadClubbb

دو دوست که شغل خود را از دست داده اند پس از مدتی به عنوان محافظ شخصی با هم همکاری می کنند .

شکار سابرمانیام که اصالتا هندی است به همراه همسر و پسرش زندگی معمولی ای دارند او در شرکتی مشغول به کار است که به زودی یک بازی کامپیوتری بی نقص و بزرگ را وارد بازار خواهد کرد شکار قصد دارد در این بازی کامپیوتری یک ابر قهرمان بسازد اما بر خلاف او پسرش پراتیک دوست دارد یک تبه کار شرور را در این بازی ببنید ایده ی پسرش باعث می شود بعد از مدتی او نظرش را تغییر داده و یک تبه کار فناناپذیر به نام Ra.One و همین طور رقیبی برای او به نام G.One خلق می کند اما طولی نمی کشد که Ra.One راهی برای ورود به دنیای واقعی می یابد . . .

در آینده نزدیک بوکس ربات ها یکی از ورزش های محبوب و پر طرفدار می شود چارلی کنتون از قهرمانان سابق بوکس به همراه پسر 11 ساله اش موفق می شوند یک ربات قدیمی و فرسوده را به . . .

یک افسر پلیس وظیفه شناس به نام یاش هنگامی که خود را در بیمارستان می بیند به یاد حادثه ای می افتد که کل زندگی اش را زیر و رو کرد او در آخرین عملیاتی که علیه یک باند بزرگ مواد مخدر انجام داد توانست رئیس آنها را از پای در آورد در ادامه اما یکی از افراد آن گروه که توانسته بود زنده از مهلکه فرار کند . . .

لاولی سینگ محافظیست که در کودکی آقای ساتراج جون مادرشو نجات داده است حالا جانه دختره ساتراج در خطر است لاولی هم میخواد دین خود را ادا کند در همین حین که مسئولیت حفاظت از جان دیویا دختر ساتراج را به عهده می گیرد با اتفاقاتی که رخ می دهد دیویا عاشق لاولی می شود ولی به خاطر سرسختی های لاولی دیویا نمی تواند به او چیزی در این مورد بگوید . . .

یک گانگستر تحقیر شده با استفاده از قدرت نفوذ خود قصد ترساندن و تبعید افسر پلیس را دارد . . .

آرجون ، کبیر و عمران که از زمان دانشکده با هم قرار گذاشته بودند به مسافرت بروند بالاخره بعد از سالها برای انجام آن به اسپانیا می روند آنان با هم قرار گذاشته بودند که در این سفر هر کدام ورزشی ماجراجویانه را پیشنهاد کنند و همگی آن را انجام دهند آرجون به شدت در کار خود غرق شده و تمام فکرش پول در آوردن است کبیر قرار است پس از سفر ازدواج کند و تمام مشغله فکریش این است و عمران که به ظاهر شاد و سر زنده است غمی بزرگ در زندگی اش سایه افکنده این سفر تحول بزرگی در زندگی این سه نفر ایجاد می کند و باعث می شود تا آنان بتوانند پس از این زندگی بهتری داشته باشند . . .

در هند یک سو تفاهم باعث بوجود آمدن علاقه بین یک دختر و پسر می شود پسر باید به همراه خانواده اش تلاش کند تا جواب بله را از دختر و تمام عمو های دختر بگیرد . . .

جان ظاهرا نوجوانی معمولی هست که مانند دیگر همسن و سالانش به مدرسه می رود اما جان نه یک نوجوان معمولی بلکه یک بیگانه فضایی است که از سیاره ای به نام ماگادور گریخته و به زمین پناهنده شده است او در واقع چهارمین نفر از 9 نفری ( که اصطلاحا به آنها ماگادوریان می گویند ) است که از این سیاره خارج شده و به زمین آمده 3 ماگادوریان قبلی کشته شده اند و حالا جان تنها کسی است که باید از میان برداشته شود و ماگادوریان ها هم قصد دارند برای نابودی او به زمین بیایند اما . . .

جسیکا در یک مهمانی تنها به خاطر ندادن یک لیوان نوشیدنی به ضرب گلوله ی مانوش کشته می شود قاتل پسر باردواج ، یکی از وزرای کابینه است و او با پول و تهدید شاهدان را وادار به شهادت دروغ می کند .