مارلا گریسون سرپرست قانونی بسیار باهوشی است که از قانون به نفع خود استفاده می کند و با درآمدی که از این راه کسب می کند زندگی بسیار رویایی را برای خود دست و پا کرده اما وقتی می فهمد قربانی به ظاهر بی گناهش رازهای مخوفی پنهان کرده با مشکلات بسیار جدی و متعددی رو به رو می گردد که . . .
مردی که اکنون به یک خلافکار بزرگ تبدیل شده و فقط مواد مصرف می کند یاد گذشته اش می افتد که چه جوان عاشق و ساده ای بود دلیل تمام دیوانگی های او کشته شدن عشقش می باشد و حالا سعی دارد که انتقامش را بگیرد ولی یک پلیس او را دستگیر می کند .
داستان این فیلم که ادامه ی قسمت های قبلی آن است درباره‌ی مارکوس بورنت می باشد که اکنون یک بازرس پلیس شده است و همین طور مایک لودی نیز در بحران میانسالی به سر می برد آنها به زودی درگیر ماجراهای خطرناکی با یک مزدور آلبانیایی می شوند که . . .
در صبح هنگام معاون پلیس که به زودی قرار است بازنشسته شود گم شده و هیچ اطلاعاتی از او در دسترس نیست فردای همان روز کارگرانی جسد او را در قسمتی از محل کار خود پیدا می کنند در حالی که قلب و چشمانش از بدن او خارج شده است اکنون تکاپویی در پلیس رخ داده چون به نظر می آید این پرونده قاتل سریالی دارد و فقط به دنبال کشتن پلیس ها است . . .
فیلم داستان هاوارد رتنری می باشد که در منطقه دایاموند شهر نیویورک صاحب یک طلا فروشی بزرگ است و حال باید راهی برای پرداخت قرض های خود پیدا کند .
داستان فیلم در مورد یک قتل مرموز در دنیای معاصر است و یک کارآگاه وظیفه دارد تا معمای این قتل را حل کند .
