یک مامور پلیس که قصد دارد به ماجرای آدم ربایی یک دختر پایان دهد اما در طول مسیر با یک قاتل سریالی روبرو می شود که قربانی های خود را یکی پس از دیگری به شکل مرموزی به قتل می رساند .
استر پس از فرار از یک مرکز روانپزشکی در استونی با جعل هویت دختر گمشده یک خانواده ثروتمند به آمریکا سفر می کند با این حال یک عامل غیر منتظره بوجود می آید که او را در مقابل مادری قرار می دهد که به هر قیمتی از خانواده اش محافظت می کند .
امیلی به خاطر شانس و بدهی خود درگیر کلاهبرداری با کارت اعتباری می شود و به دنیای جنایت کار لس آنجلس کشانده می شود .
در آینده نزدیک به محکومین این امکان داده می شود که به عنوان مشمولان پزشکی داوطلب شوند تا مدت محکومیت خود را کاهش دهند یکی از این محکومین برای یک داروی جدید که قادر به ایجاد احساسات عشقی است داوطلب می شود اما پس از مدتی او شروع به زیر سوال بردن واقعیت احساسات خود می کند .
ویکرام یک پلیس 30 ساله است که گذشته تراژیکی داشته و هر از گاهی حمله های عصبی به وی دست می دهد دختری به نام پریتی به طرز مرموزی دزدیده می شود و ویکرام تصمیم می گیرد این پرونده را به هر قیمتی حل کند ولی خیلی زود دوست دختر وی نیز به همان روش ربوده می شود و کار سخت تر می شود .
داستان فیلم دقیقا در ادامه ی قسمت اول رخ می دهد جایی که بالاخره نرگس و سمیر زندگی آرامشان رو شروع می کنند و با دختری زندگی شان روشن تر نیز می شود ولی مشکل از زمانی شروع می شود که دخترک غیبش می زند . . .
سعید یک مرد خانواده برای کشتن کارگران جنسی به مشهد می رود اما پس از قتل چندین زن به دلیل عدم استقبال جامعه از این قتل ها که فکر می کرد انجامشان یک رسالت الهی است به شدت مضطرب می شود سپس یک روزنامه نگار وارد دنیایی می شود که در آن مردی که رسانه ها قاتل عنکبوتی را به آن لقب داده اند اقدام مذموم خود را انجام می دهد وقتی سعید دستگیر و به اعدام محکوم می شود افکار عمومی او را به یک قهرمان تبدیل می کند .
نیکولاس کیج که از نظر مالی در مضیقه قرار دارد موافقت می کند که در جشن تولد یک فرد میلیاردر شرکت کند و در ازای آن مبلغ بسیار زیادی دریافت می نماید اما مشخص می شود که او جاسوس سازمان CIA بوده و از طرفی دیگر . . .
