aRadClubbb

در جریان جنگ جهانی دوم یک پسر هشت ساله به نام برونو به همراه خانواده‌ اش شهر برلین را ترک می‌ کنند تا در نزدیکی یک اردوگاه کار اجباری که پدرش اخیرا به عنوان فرمانده آن انتخاب شده است زندگی کنند .

در جریان جنگ آمریکا و عراق مأموریتی به یک گروه از سربازان آمریکایی محول می شود این گروه که خنثی کننده بمب و مین هستند در شهری که هر ساختمان خیابان و هر میدان آن می تواند قتل گاهی برایشان باشد ماموریت خود را آغاز می کنند . . .

اوفلیا دختر بچه‌ ای که با مادر باردار و ناپدری‌ اش یک نظامی فاشیست در اسپانیا زندگی می‌ کند او روزی حشره‌ ای شبیه یک پری می‌ بیند که او را به یک هزار تو اسرار آمیز هدایت می‌ کند که به دنیای زیر زمینی ختم می‌ شود . . .

در فوريه ي سال 1945 يکي از وحشتناک ترين نبردهای جنگ جهانی دوم در اقيانوس آرام و در جزيره ی کوچک ايووجيما رخ داد در همان اوايل نبرد پرچم آمريکا در بالاي تپه ی سوريباچی برافراشته شد و عکسی از اين برافراشتن پرچم گرفته شد که به يکی از شمايل های تاريخ آمريکا تبديل شد .

در جریان نبرد ویتنام یک خلبان آمریکایی به نام دیتر دنگلر توسط نیروهای دشمن دستگیر و شکنجه می‌ شود اما دیتر درنهایت همراه با برخی از افراد حاضر در زندان راه فرار مناسبی را می‌ یابند .

هلند جنگ جهانی دوم دختری يهودی به نام راخل از اردوگاه های کار اجباری نازی ها می گريزد و به نهضت مقاومت مي پيوندند او موهايش را بور می کند و خود را مسيحی جا می زند . .

داستان فیلم در سال 1864 یکسال قبل از پایان جنگ های داخلی آمریکا روی می دهد اینمن که یک سرباز ایالت های جنوبی است پس از بهبود از یک جراحت مرگ بار تصمیم می گیرد جبهه جنگ را رها کرده و عازم شهرش کوهستان سرد شود تا با دوست دوران نوجوانی اش آدا ازدواج کند اما . . .

اواخر سال 1965 در ویتنام سرهنگ دوم هال مور ماموریت یافته تا در دره ی درانگ حملاتی را رهبری کند اما دیری نمی گذرد که مور و سربازانش در محاصره ی دو هزار نفر از نیروهای دشمن قرار می گیرند .

تفنگ دار ویژه ی ارتش آمریکا به موگادیشو فرستاده می شوند تا دو ستوان ارشد ارتش سومالی را در عملیاتی برق آسا دستگیر کنند اما در یک غافلگیری با خیل عظیمی از سربازان سومالی مواجه می شوند و جنگی سنگین آنها را زمین گیر می کند . . .

گروهی سرباز بوسنيايی شبانه در قلمرو صرب ها درحال پيش روی اند که ناگهان با دميدن روز کاملا درمعرض ديد سربازان دشمن قرار می گيرند نيروهای صرب به طرف شان شليک می کنند و ديرس نمی گذرد که فقط چيکی با شيرجه رفتن در سنگری در منطقه ی حايل بين دو جبهه ی متخاصم زنده می ماند . . .