فیلم چندین داستان مختلف را روایت می کند مردی که به قصد انتقام به سراغ قاتل پسرش می رود خانواده ای که برای نجات جان فرزندانشان تلاش می کنند مادر و دختری که در حال فرار برای نجات جانشان هستند و همه ی اینها در هرج و مرج به راه افتاده در شهر لس آنجلس اتفاق می افتد . . .
نه سال پيش بين جسی و سلين يک رابطه عاطفی شکل گرفت و پس از آن قرار گذاشتند که شش ماه بعد يکديگر را ملاقات کنند ملاقاتی که البته هرگز اتفاق نيفتاد اکنون جسی به خاطر کتاب جديدش در اروپا به سر می برد کتابی که در آن خاطراتش با سلين را بازگو کرده است و هنگامی که در يک کتاب فروشی کوچک در شهر پاريس حضور دارد بار ديگر با سلين رو به رو می شود و برای هر دو آنها احساسات گذشته دوباره تداعی می شود البته جسی يک ساعت بيشتر فرصت ندارد چرا که بايد به فرودگاه برود ولی از تمام اين فرصت برای بودن در کنار سلين و صحبت کردن با او استفاده می کند . . .
داستان آن پنج سال پس از پایان ماجرای قسمت اول شروع میشود هیکاپ حالا در سنین نوجوانی است بسیاری از وایکینگ ها با اژدها ها دوست شده اند و با آن ها سواری میکنند در همین بین هیکاپ متوجه میشود که این دوستی و آشتی دوام ندارد . . .
بعد از اینکه افسران پلیس اشمیت و جنکو ماموریت شان را در دبیرستان به پایان می رسانند موقعیتی برای این دو بوجود می آید که برای حل یک پرونده بعنوان مامورین مخفی وارد کالج شوند . . .
آیدین بازیگر بازنشسته ای است که حالا یک هتل کوچک در مرکز آناتولی را اداره می کند و روابطش با همسر جوانش نیهال بسیار خروشان و جنجالی شده است و خواهرش نِجلا هم در تلاطم طلاقی است که تازه پشت سر گذاشته .
ران بورگاندی یک گوینده تلویزیونی بسیار ماهر در دهه هفتاد در شهر سن دیگو است که همیشه بعنوان بهترین گزارشگر در شبکه تلویزیونی سن دیگو فعالیت کرده است اما زمانی که یک گزارشگر زن جوان از راه می رسد . . .
جی دختر نوجوانی است که مثل بسیاری دیگر از هم سن و سالانش درگیر کنجکاوی های دوران بلوغ می باشد و این کنجکاوی را با پسری به نام هیو به اشتراک می گذارد اما پس از این اتفاق جی همواره حضور یک نیروی ناشناس را در اطراف خود حس می کند که قصد آسیب رساندن به وی را دارد . . .
با توجه به معجزه ای که در مورد منقبض شدن تومور سرطانی هزل رخ داده و چند سال وقت برایش فراهم آورده او تاکنون در انتهای خط زندگیش بوده و منتظر آخرین ورق داستان زندگیش است اما یک برنامه ی پیچیده ای در گروه بچه های سرطانی سبب ورود پسری به اسم آگستیوس واترز می شود که باعث می شود زندگی هزل دوباره از نو نوشته شود . . .