داستان در مورد پسری به نام هری پاتر است که پیش خاله و شوهر خاله اش زندگی می کند زیرا پدر و مادرش سال ها قبل در یک تصادف کشته شدهاند هری پاتر که در این 10 سال زندگی پیش خانوادخ دورسلی تحقیر را تحمل کرده با افشای یک راز توسط فردی عجیب ناگهان خود را جادوگری می یابد که بزرگ ترین جادوگر قرن را از بین برده است اما این جادوگر که ولدمورت نام دارد هنوز نابود نشده است و کمر به قتل پسری بسته است که زنده ماند . . .
هیولاها قدرت شهرشان را با ترساندن کودکان افزایش می دهند اما آن ها به طرز وحشتناکی از این می ترسند که توسط بچه ها آلوده شوند از این رو وقتی یک بچه وارد شهرشان می شود اختلال بزرگی در شهر به وجود می آید که . . .
ال وودز با وارنر هانتینگتن سوم نامزد شده است اما «وارنر از ترس این که دوستان افاده ای و خانواده ی ثروتمندش دختر پر شور و شوری مثل ال را نپذیرند پیش از رفتن به دانشگاه هاروارد و فارغ التحصیلی در رشته ی حقوق نامزدی اش را بر هم می زند ال نیز برای به دست آوردن دوباره ی مردش در همان دانشگاه بسیار سخت گیر و مقرراتی ثبت نام می کند .
در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 1988 آمریکا ، نوجوانی به نام دانی دارکو یک شب در خواب از خانه خارج می شود و با خرگوش غول پیکر و زشت رویی به نام فرانک ملاقات می کند که به او می گوید دنیا 28 روز و 6 ساعت و 42 دقیقه و 12 ثانیه ی دیگر نابود خواهد شد .
در سال 1888 در لندن فقر و بدبختی باعث بوجود آمدن زندگی های هولناکی در محله وايت چاپل شده است در اين زمان فردی جنايتکار و بدنام به اسم جک ريپر در اين محله مشغول آدم کشی و از بين بردن زنان فاحشه است يک بازرس اسکاتلنديارد به اسم فرد آبرلين با کمک همکارش پيتر گادلی در پی اين هستند که بفهمند اين قاتل زنجيره ای کيست و چرا اين زنان را بطور وحشيانه می کشد اما . . .
زنی با موهای مشکی در جاده ای از تصادف ماشین جان سالم بدر می برد و دچار فراموشی می شود او در خانه ای در جاده ی مالهالند لس آنجلس پنهان می شود بتی از اونتاریوی کانادا برای بازیگر شدن به خانه ی عمه اش در لس آنجلس میاید و به زن مو مشکی بر می خورد و او را در پیدا کردن هویتش کمک می کند تا جایی که این دو به باشگاهی موسوم به باشگاه سکوت می روند و در آنجاست که می فهمند هیچ چیز آن گونه که به نظر می رسد نیست . . .
تفنگ دار ویژه ی ارتش آمریکا به موگادیشو فرستاده می شوند تا دو ستوان ارشد ارتش سومالی را در عملیاتی برق آسا دستگیر کنند اما در یک غافلگیری با خیل عظیمی از سربازان سومالی مواجه می شوند و جنگی سنگین آنها را زمین گیر می کند . . .
لوییس تامس دانشجوی سال اول تصمیم گرفته در تعطیلات تابستان هم راه برادرش فولر از این سو به آن سوی آمریکا برود در جاده فولر با راننده ی کامیونی که به راستی نیل معروف است شوخی ناجوری می کند و خیلی زود معلوم می شود که قربانی این شوخی فولر قاتلی روانی است . . .