بمب افکن نیروهای ناتو حامل سلاح های هسته ای ربوده می شود جیمز باند پس از ماجراهایی در می یابد که امیلیو لارگو مرد شماره ی 2 سازمان اسپکتر مغز متفکر این جریان است باند آرام آرام با لارگو و محبوبه اش دومینو رابطه برقرار می کند . . .
دو جایزه بگیر و ماهر و چیره دست به دنبال یاغی فراری که برای سر او جایزه ای تعیین شده هستند این دو برای بدست آوردن تمامی جایزه علاوه بر مبارزه با فراری باید از پس همدیگر برآیند که در این راه . . .
راهبه ای به نام ماریا که به دلیل عشق دیوانه وارش به موسیقی و طبیعت با محیط صومعه هم خوانی ندارد به عنوان معلمه ی هفت فرزند ناخدا فون تراپ به کاخ اشرافی او فرستاده می شود ناخدا به سفر می رود و ماریا بچه ها را با موسیقی آشنا می کند . . .
پروفسور هنری هیگینس با رفیق زبان شناسش سرهنگ پیکرینگ شرط می بندد که می تواند دختر گل فروش و عامی لندنی الیزا دولیتل را به خانمی متشخص بدل سازد که فصیح و بلیغ حرف بزند اما . . .
سازمان اسپکتر برای گرفتن انتقام خون دکتر نو از جیمز باند شروع به آموزش ماموران خود می کند اما جیمز باند از نقشه آنها برای ترور خود خبردار می شود و . . .
داستان فیلم روایت فرار اسرای جنگی در جنگ جهانی دوم را بیان می کند که چگونه با سختی های فراوان اقدام به طرح نقشه ای برای فرار از زندان می کشند اما در این حین . . .
یک زن از طبقه مرفه سانفرانسیسکو مردی که احتمال برقراری رابطه بین شان هست را دنبال می کند امّا شرایط به هم می ریزد وقتی که همه پرنده ها به مردم حمله می کنند .