در دنیایی که ساکنانش روبات ها هستند رادنی کاپرباتم مخترع جوان با استعدادی است که از شهر ریوت عازم روبات سیتی می شود اما رادنی در آن شهر بزرگ نمی تواند بیگولد مخترع درخشان مورد علاقه اش را پیدا کند . . .
فیلم دو هفته آخر زندگی پیشوا یعنی از 17 تا آخر آوریل سال 1945 میلادی را در سنگر زیرزمینی فرماندهی هیتلر به تصویر کشیده است در این مرحله فیلم از فرو ریختن ماشین نظامی و دستگاه سیاسی عظیم رژیم نازی آلمان و سقوط اخلاقی آن پرده بر می دارد .
زندگی سه دوست دوران کودکی پس از اینکه یکی از آن ها یک تراژدی خانوادگی برایش اتفاق می افتد از هم می پاشد . . .
برنده 2 جایزه اسکار و 2 جایزه گلدن گلوب
یک گروه نجات کشتی مسافربری را که از سال 1962 مفقود شده بود در منطقه ای دور افتاده ی دریای برینگ پیدا می کنند اما گروه در داخل کشتی گیر می افتد و با اتفاقات عجیبی روبرو می شوند که . . .
در سال 1899 کریستین نویسنده جوانی که از انگلیس به پاریس می رود او وارد کلاب شبانه مولین روگ می شود جایی که مردان ثروتمند و فقیر در یک سطح قرار می گیرند اما همه چیز برای او تغییر می کند و او عاشق ستاره کلاب ستین می شود . . .
برنده 2 جایزه اسکار و 3 جایزه گلدن گلوب
آریل برای محافظت از دخترش در مقابل جادوگر دریا به او اجازه نمی دهد که حتی نزدیک اقیانوس بشود اما وقتی که دختر او 12 ساله می شود فرار می کند تا در زیر آب های دریا به ماجراجویی بپردازد .
سیمبا و نالا صاحب یک دختر به نام کیارا شدند تیمون و پومبا به عنوان مراقب این بچه انتخاب شدند اما کیارا از دست آنها به راحتی فرار می کند و به سرزمین های ممنوعه پا می گذارد او در آن سرزمین با بچه شیری به نام کوو آشنا شده و با یکدیگر دوست می شوند اما او و والدینش نمی دانند که کوو پسر زایرا است او قصد دارد کوو را با سرنگونی سیمبا به پادشاه تبدیل کند . . .
جان مرداک تنها در هتلی غریب چشم باز می کند و پی می برد که دچار فراموشی شده و به دلیل تعدادی قتل عجیب و بی رحمانه تحت تعقیب پلیس است او در حالی که سعی دارد قطعات پازل گذشته ی گم شده اش را کنار هم بچیند خود را با یک دنیای خشن بی رحم موازی رو دررو می بیند که فرمانروای آن عده ای معروف به بیگانه ها هستند افرادی که قادرند مردم را به خواب فرو برند و شکل و شمایل شهر و ساکنانش را تغییر دهند . . .
