داستان فیلم یک دوره 24 ساعته در اوایل سال 2008 که بحران مالی آمریکا را فرا گرفته بود را روایت می کند که در آن افراد کلیدی یک بانک سرمایه گذاری با یک وضعیت اضطرای مالی مواجه می شوند و در عین حال هر حرکتی از آن ها پیامد های شخصی و اخلاقی ای را در پی دارد .
سزار نگهبان ساختمانی است که باور دارد توانایی خوشحال بودن را به صورت مادرزاد ندارد در نتیجه فکر می کند که هدف زندگی اش سخت کردن زندگی تمام افراد دور و برش است اکثر ساکنان ساختمان به غیر از کلارا به راحتی تحت تاثیر او قرار می گیرند بنابراین سزار از تمام توانایی خود برای اینکه کلارا را دچار فروپاشی روانی کند استفاده می کند زمانی که سر و کله دوست پسر کلارا ، مارکوس پیدا می شود مسائل پیچیده می شوند .
رن مک کارمک پسر جوانی است که برای زندگی با خانواده ی عمویش به شهری کوچک به نام بامونت آمده رن هنگام ورود به این شهر کوچک متوجه می شود که رقصیدن و گوش دادن موسیقی با صدای بلند در این شهر ممنوع است این قانونی است که کشیشی به نام مور آن را وضع کرده اما . . .
کمپ روزنامه نگار مستقلی است که به منظور کار در یک روزنامه محلی به منطقه کارائیب مسافرت کرده است یکی از دلایلی که کمپ را به این منطقه کشانده مردم سالم و محیط دست نخورده آن است اما کمپ به محض اینکه جهت مصاحبه ای کاری نزد سردبیری خشن به نام لاترمن می رود متوجه می شود که شرایط مورد نظرش چندان هم به آن چیزی که فکر می کرده شباهت ندارد و به نوعی بیشتر افراد این منطقه از فرهنگی عجیب و غریب برخوردارند .
امیل آپارات چی خجالتی و رائول مخترع پرهیجان در پی به دام انداختن هیولایی هستند که شهروندان را به وحشت انداخته است لوسیل ستاره مهربان کاباره و یک دانشمند عجیب و غریب و میمون عصبانی او در این ماموریت آن ها را همراهی می کنند .
در آینده نزدیک بوکس ربات ها یکی از ورزش های محبوب و پر طرفدار می شود چارلی کنتون از قهرمانان سابق بوکس به همراه پسر 11 ساله اش موفق می شوند یک ربات قدیمی و فرسوده را به . . .
یک تیم 3 نفره متشکل از ماموران سازمان اطلاعات موساد در سال 1965 موفق می شوند تا یک جنایت کار نازی به نام دیتر ووگل که مرتکب جنایات فراوانی شده را سرنگون کنند .