aRadClubbb

یک راننده تاکسی عاشق یک زن بدکاره می شود راننده سعی میکند که به او کمک کند اما . . .

مخترع دیوانه ای با عشق و علاقه موجودی مصنوعی به نام ادوارد می سازد ادوارد تمامی استانداردهای جسمانی بشر را داراست و فقط دست هایش مشکل دارد مخترع موقتا یک جفت قیچی در انتهای دست های او کار گذاشته است ولی مخترع مهربان می میرد و ادوارد تنها می شود .

ادوارد لوییس ، سرمایه دار نیویورکی به خیابان گردی به نام ویوین وارد پیشنهاد می کند که در ازای دریافت پول به عنوان راهنما و همراه چند وقتی را در اختیار او باشد .

کودکی به نام تو تو عاشق سینماست و از کوچکترین فرصت ممکن برای دیدن فیلم استفاده می‌ کند او کار در سینما را دوست دارد ولی مادرش و آپاراتچی سینم مخالف این قضیه هستند با این حال توتو برای رسیدن به هدفش راه‌ های مختلفی را امتحان می‌ کند .

شاهزاده آکیم شاهزاده کشور ثروتمند آفریقا در زندگی خود هیچ چیزی را جز داشتن همسری که بدون توجه به مقام وی به او عشق بورزد نمی‌ خواهد آکیم برای فرار از یک ازدواج برنامه ریزی شده در کنار همراه همیشگی خود سمی راهی آمریکا می‌ شود تا ملکه واقعی خود را پیدا کند اما . . .

مارکیز دو مرتوی و ویکونت دو و المونت اشراف زاده هایی که سابقا دل باخته ی یک دیگر بودند اینک اوقات شان را صرف نقشه های اغواگرانه و تلافی جویانه می کنند .

بهار پراگ سال 1968 زندگی توماس جراح بر جسته ای که علاقه ی خاصی به زنان دارد پس از ورود تانک های روسی به پراگ و سقوط حکومت آزاد دچار تغییرات بزرگی می شود . . .

اوایل قرن بیست میلادی شخصی دانمارکی به نام کارن بلیکسن در کنیا صاحب یک مزرعه است و مشغول کشاورزی و کاشت قهوه می‌ باشد اما . . .

این فیلم در مورد دو انسان است که هر دو مورد بی‌ مهری واقع شده‌ اند یکی از طرف زن سابق که به او خیانت کرده و یکی از طرف کارگردان جوانی که در عشق به دختر مردد است و او را به عنوان بازیچه‌ ای می‌ پندارد .

چن زن ایمان دارد که مرگ استادش اتفاقی نبوده و توطئه ای در کار بوده است . . .